Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «زیسان»
2024-04-28@23:14:07 GMT

ماجرای خواندنی دلبری زن آلمانی برای شاه قاجار!

تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۳۳۷۷۰

ماجرای خواندنی دلبری زن آلمانی برای شاه قاجار!

زی‌سان: مظفرالدین شاه قاجار در خاطرات خود از دومین سفر خود به فرنگ در ۱۲۸۰ هـ ش (۱۳۲۰ هـ ق– ۱۹۰۲ م)، از ماجرای دلبری یک زن آلمانی و بی اعتنایی‌اش به این زن می‌نویسد.

به گزارش «زی‌سان»، مظفرالدین شاه بعد از دیدار از کشور‌های روسیه، اتریش و ایتالیا، چهارمین مقصد سفر خود را آلمان بر می‌گزیند. بعد از دیدار با امپراتور آلمان در شهر برلین، آن‌چنان که مدعی می‌شود برای درمان خود رهسپار شهر کارلسباد می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در مدت اقامت در این شهر، او در سفرنامه خود ماجرایی به تاریخ جمعه ششم ربیع الاول ۱۳۲۰ هـ ق را نقل می‌کند که در آن یک زن آلمانی برای او دلبری می‌کند. در ادامه شرح این خاطره نقل شده است:

«صبح برخاستیم بواسطة علت کسالت مزاج نتوانستیم پیاده راه برویم بالای کوه و گردش هر روز که میرفتیم سوار کالسکه شدیم و آب خوردیم. فخر الملک و سیف السلطان و آقاسید حسین با ما بودند بآن قهوه خانه که رسیدیم پیاده شدیم و آب خوردیم و خیلی راه رفتیم. آب خوردنمان که تمام شد باز سوار کالسکه شدیم و آمدیم رو بمنزل همینطور تماشا میکردیم و میامدیم تا رسیدیم. دم در منزل که رسیدیم جناب اشرف اتابک اعظم را دیدیم او هم از گردش خودش صحبت میکرد بعد آمدیم توی چادر نشستیم چائی خوردیم و سفارش دادیم از همین چادر‌ها چهار تا برای ما درست کنند و بمسیو اولیس کندکتر هتل سفارش دادیم نمونه پارچه آنرا هم آورد بنظر رسانید چیز خوبی بود برای شاه آباد و دوشان تپه و صاحبقرانیه. بعد آمدیم نهار خوردیم بعد برخاستیم آمدیم توی باغچه جلو هتل گردش کردیم. عکس جناب اشرف اتابک اعظم و سایر ملتزمین را انداختیم یک ضعیفه‌ای روبروی ما در هتل دیگری‌های غریب و عجیب از خودش در میاورد آواز میخواند رقاصی میکرد میخواست از ما دلربایی کند ما هم اعتنائی به او نکردیم.

 

بیشتر بخوانید وقتی مظفرالدین شاه در یک نمایش فقط دختران خوشگل را می‌بیند! توصیف عجیب مظفرالدین شاه از مواجهه با زن ریش‌دار؛ دو قبضه ریش‌ داشت و سبیل هم داشت! ماجرای کلاهبرداری دختر فرانسوی از مظفرالدین شاه در پاریس!

بعد کالسکه خواستیم سوار شدیم و رفتیم به گردش و رفتیم به ویلا پارک از توی شهر گذشتیم و بعد یک فرسخ پائین‌تر از شهر رفتیم تا رسیدیم به این قهوه خانه ویلا پارک. آدم غریبی آنجا بود از هر قبیل اسباب اسباب موزائیک چوب دست و ... همه چیز در دستش گرفته و بخودش آویخته بود عکس او را هم انداختیم. سیف السلطان عرض کرد عکس یک آدمی را انداخته اید که مغازۀ متحرکی است و از هر قبیل اسباب دارد. از اهر بوهم بود و خیلی ترکیب غریبی داشت. دختره خوشگلی هم بود خدمتکار قهوه خانه چائی خوردیم و سوار کالسکه شدیم آمدیم به تآتر [ تئاتر]خیلی خوب تاتری [ تئاتری]بود کمدی بوده مادموازل والا که حقیقتاً نقل دارد بازی‌های خوب در آورد و خوب رقصید. بعد آمدیم منزل نغر الملک را احضار کردیم عرض کردند خوابیده است ما هم رفتیم بالا و بعد خوابیدیم. 

به گزارش «زی‌سان»، مظفرالدین شاه که در دوره ولایت عهدی خود هیچ سفری به خارج از کشور نکرده بود، در دوران حکومت، سه بار به بهانه بیماری، ابتلا به نقرس، مداوا و استفاده از آب‌های معدنی به فرنگ سفر کرد.

اولین سفر خارجی مظفرالدین شاه در سال ۱۲۷۸ هـ ش (۱۳۱۸ ق- ۱۹۰۰ م) صورت گرفت.

در سال ۱۲۸۰ هـ ش (۱۳۲۰ ق- ۱۹۰۲ م) مظفرالدین شاه که نتوانسته بود در سفر اول خود از انگلستان دیدن کند، مجددا عازم اروپا شد. 

مظفرالدین شاه برای بار سوم هم به بهانه ابتلا به بیماری عازم اروپا شد.

tags # مظفرالدین شاه ، قاجار ، تاریخ ایران سایر اخبار (تصاویر) لئوپون، پادشاهِ پادشاهان؛ حیوان عجیب و غول‌پیکری که حاصل جفت‌گیری پلنگ و شیر است! چرا نئاندرتال‌ها منقرض شدند و ما ماندیم؟ (تصاویر) چند سال پس از مردن انسان‌ها زمین چه شکلی خواهد بود؟ اسرار تکامل آلت‌ جنسی مردان؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟

منبع: زیسان

کلیدواژه: مظفرالدین شاه قاجار تاریخ ایران مظفرالدین شاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۳۳۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم

چند هفته‌ای است که مخاطبان شبکه یک حدود ساعت۲۲ به تماشای فصل پنجم سریال دیدنی «نون‌خ» می‌نشینند و با ماجرا‌های نورالدین خانزاده و همشهری‌هایش همراه می‌شوند. شخصیت‌هایی که در این سریال حضور دارند طی این پنج فصل به کاراکتر‌های دوست داشتنی و محبوبی تبدیل شده‌اند و هرکدام طرفدارانی برای خود پیدا کرده‌اند.

به گزارش جام جم، یکی از این شخصیت‌ها وحید با بازی سید حسین موسوی است که در سری جدید حضور پررنگ‌تری به نسبت فصل‌های قبلی دارد و با آن گویش شیرین کردی مدام سر به سر عمو کاووس می‌گذارد و با موقعیت‌های طنزی که ایجاد می‌کنند، زوج خوبی را تشکیل داده‌اند. موسوی متولد کردستان است و ازسال۱۳۸۳ وارد عرصه بازیگری شده وتئاتر را اززادگاهش شروع کرده است. با نمایش‌های بسیاری روی صحنه رفته، اما یکباره با بازی در نقش وحید در مجموعه نون‌خ درخشید و مورد توجه قرار گرفت. وحید درفصل جدید با نورالدین وسایر همشهری‌هایش از غرب تا جنوب کشور همسفر شده و قصه‌های جذابی را در سریال خلق کرده‌اند.

معرفی ظرفیت‌های استان

از موسوی می‌پرسیم، شما از دهه ۸۰ وارد عرصه بازیگری شدید و به واسطه تئاتر‌های بسیاری روی صحنه بودید، اما با سریال نون‌خ به مخاطبان تلویزیون معرفی شدید. البته این اتفاق برای خیلی از بازیگران اصلی این سریال افتاد و یکباره به چهره‌های محبوب و مشهوری تبدیل شدند.

نون‌خ چه ویژگی‌هایی دارد که باعث دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بازیگرانش می‌شود. وی پاسخ می‌دهد: به نظرم مهم‌ترین ویژگی این سریال این است که از فضای آپارتمانی خارج شده، چون به هر حال سال‌های بسیاری بود که سریال‌های طنز در یک فضای بسته آپارتمانی ساخته می‌شد، اما سعید آقاخانی با این سریال طبیعت زیبای کردستان، ویژگی‌ها و جاذبه‌های بسیاری از این اقلیم را به مخاطب نشان داد.

من فکر می‌کنم همین موضوع باعث شد توریست‌ها و گردشگر‌ها به این استان سفر کنند، چون آقای آقاخانی با این سریال ظرفیت‌های بسیاری از این استان را به مخاطب معرفی کرد که باعث جذب توریست می‌شود. این‌که سریال نون‌خ در بحث گردشگری و آشنایی مخاطبان با اقلیم کردستان چقدرنقش داشته، موضوع دیگری است که از این بازیگر می‌پرسیم و او تصریح می‌کند: تا جایی که می‌دانم این سریال توانست تاثیرات خوبی در این زمینه داشته باشد.

به‌خصوص در فصل پنجم که به شهر‌ها و استان‌های دیگر هم سفر کردیم و مخاطب تصاویر زیبایی از طبیعت و جاده در این سریال دید که کار بسیار سختی بود، اما به قدری این سریال مورد توجه قرار گرفت و دیده شد که واکنش‌های مثبت و خوبی را در پی داشت، چون ما همیشه دوست داشتیم سریالی درباره قومیت‌ها به‌ویژه اقوام کرد ساخته شود که بسیار مهمان‌نواز هستند و منابع بسیاری در آنجا وجود دارد که برای سرمایه‌گذاری مناسب است.

این موارد در سریال نون‌خ وجود داشت و برای استان ما اتفاق خوبی است و باعث شد دیده شود و مردم به این استان بیشتر سفر کنند.

تضاد کاووس و وحید

وی درباره ویژگی‌های شخصیتی وحید و تقابل او با عموکاووس توضیح می‌دهد: فکر می‌کنم از همان ابتدا آقای امیر وفایی خیلی هوشمندانه بین وحید و عمو کاووس تضادی ایجاد کرد که این تضاد و تنش که بین این دو نفر هست، موقعیت‌های کمدی خلق کرد که مردم دوست دارند.

البته این اتفاق در سری جدید بیشتر شد که باز هم از هوشمندی نویسنده و کارگردان بود. همین ویژگی باعث شد وحید بازیگوش‌تر شده و شیطنتش هم بیشتر شود که همین موضوع جای کار را برای بازی در این نقش هم بیشتر می‌کند. در کل من شخصیت وحید را دوست دارم.

نکته مهم‌تر این‌که در عین شیطنت‌هایی که می‌کند، ویژگی‌ای دارد که من خیلی این ویژگی را دوست دارم؛ وحید احترام بزرگ‌تر‌ها را همیشه نگه می‌دارد و هیچ بی‌ادبی به آن‌ها به خصوص عمو کاووس نمی‌کند. در ادامه داستان و در سکانس‌هایی هم می‌بینید همین وحید که سر به سر عمو کاووس می‌گذارد، از یک جایی به بعد تنها مونس او می‌شود و به او کمک می‌کند و این تحولی که در شخصیت وحید در طول داستان به وجود می‌آید، برای من خیلی جذاب بود.

بی‌هوشی از شدت گرما

نون‌خ در سری جدید سفر جاده‌ای را از غرب به جنوب آغاز کرده است و قطعا چنین سفری به نقاط مختلف ایران می‌تواند سختی‌هایی را در پی داشته و همچنین جذابیت‌هایی را هم برای بازیگر به همراه داشته باشد. موسوی در این خصوص بیان می‌کند: از آنجا که اغلب بچه‌ها از مناطق کوهستانی آمده بودند، در سفری که به چابهار داشتیم، یک‌باره به جایی می‌آمدیم که هوای گرم و مرطوبی داشت.

آن هم حدود ۱۱ ساعت در فضای بسته مینی‌بوس که یک مینی‌بوس قدیمی بود و هیچ وسیله تهویه‌ای هم نداشت. شیشه‌ها هم باید بسته می‌بود تا صدای خارج از ماشین مزاحمتی برای فیلمبرداری نداشته باشد. یکی از اتفاقاتی که در این سکانس‌ها می‌افتاد این بود که ما مدام به خواب می‌رفتیم. یعنی وسط فیلمبرداری یکی از بازیگران به خواب می‌رفت و بقیه او را بیدار می‌کردند تا دیالوگ بگوید.

این اتفاق برای ما خیلی عجیب بود. تا این‌که یکی از بچه‌های چابهار گفت که شما بیهوش می‌شدید، نه این‌که بخوابید! چون به خاطر گرمای زیاد برای لحظاتی خون به مغزتان نمی‌رسید. ما دو ماه این وضعیت را داشتیم و برای هر کدام از ما تکرار می‌شد. این، یکی از اتفاقات و سختی‌های کار برای ما بود. این بازیگر در سریال «راز بقا» هم با آقای آقاخانی همکاری داشت.

او درباره تعامل با آقاخانی برای ایفای نقش می‌گوید: یکی از ویژگی‌های آقای آقاخانی همین مسأله است که فضا را برای تعامل و خلاقیت بازیگر ایجاد می‌کند. من بار‌ها موقع فیلمبرداری دیدم که چطور درباره ایده بچه‌ها و طنز موقعیت با همدیگر صحبت می‌کردند و این ایده‌ها خیلی به طنز موقعیت صحنه‌ها کمک می‌کرد. یعنی بچه‌ها در طنز، موقعیت‌هایی که ایجاد می‌شد همگی نقش داشتند و به نظرم این تعامل و اتفاق خوبی بود.

یکی از نکاتی که در طنز بازیگران سریال به چشم می‌خورد این است که در عین اصالتی که در گفتار و رفتارشان دارند، شوخی‌های‌شان خیلی به روز است. به عنوان مثال از اصطلاحات بازی مافیا خیلی استفاده می‌کنند. می‌توان گفت این به روز بودن، ارتباط شخصیت‌ها و داستان را با مخاطب بیشتر و عمیق‌تر کرده است. موسوی در این باره توضیح می‌دهد: این اتفاق برای من به عنوان بازیگر خیلی جذاب بود.

فکر می‌کنم همین شوخی‌ها و اتفاقات به روز سریال باعث می‌شود مخاطبان از رده‌های سنی مختلف با شخصیت‌ها و ماجرا‌ها ارتباط بگیرند. مردم هم خیلی این شوخی‌ها و دیالوگ‌ها را دوست داشتند. این را از بازخوردی که در فضای مجازی از مردم می‌گیرم، می‌گویم. یا حتی نکاتی که درباره سریال «مختار» می‌گوییم و درباره آن صحبت می‌کنیم، به دل مخاطب نشسته است.

دیگر خبرها

  • تاجگذاری باشکوه والیبال ایران: قهرمان جهان شدیم
  • قدیمی ترین بنای کاخ گلستان اینجاست
  • انریکه: زود قهرمان می‌شویم، خوشحالم
  • ببینید | انتقاد حمید درخشان از تصمیمات اوسمار؛ غافلگیر شدیم!
  • پرمخاطب مثل «گیل‌دخت»
  • هاشم‌نژاد: غافلگیرانه گل خوردیم
  • بازیکن آلومینیوم: خدا به تلاش ما نگاه کرد و پیروز شدیم
  • بادامکی: نباید دقایق 97 و 122 گل بخوریم!
  • چگونه خنجر شمر به قصر محمدیه رسید؟
  • افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم